نحوه آموزش دوستیابی به کودک
هیچ فرمول یکسانی برای تقویت دوست یابی در کودکان وجود ندارد زیرا هر کسی از نظر اجتماعی متفاوت رفتار می کند . با این وجود روش هایی برای کمک به کودکان در بهبود مهارت های اجتماعی وجود دارد که باعث ایجاد روابط عمیق و معنادار با دیگران می شود . به این نکته نیز توجه داشته باشید که مزایای دوستی بر اساس کیفیت است نه کمیت . در ادامه با نحوه کمک به فرزند برای پیدا کردن دوست آشنا می شوید .
برای کودک ، فرصت هایی جهت برقراری ارتباط اجتماعی فراهم کنید
از دوستانش دعوت کنید که به خانه شما بیایند ، اجازه دهید کودک به اردوهای مدرسه برود و همچنین می توانید او را در کلاس هایی که دوست دارد ثبت نام کنید ، در این صورت استعدادهای کودک نیز پرورش پیدا می کند . کودکان نیز مانند بزرگسالان هر از چند گاهی نیاز دارند با دوستانشان تفریح کنند بنابراین این فرصت را برای آن ها فراهم کنید و به طور منظم برنامه ریزی کنید تا او با دوستانش ملاقات کند .
اگر رابطه ای وجود دارد که فرزندتان را خوشحال می کند حتی اگر در مدرسه ای متفاوت درس می خوانند از این رابطه حمایت کنید . برنامه ریزی زمانی برای دیدن دوستان مهم در خارج از مدرسه ، حتی اگر گاهی پیش بیاید به کودک کمک می کند که یاد بگیرد ارتباطش را با دیگران حفظ کند .
با کودک در مورد مدیریت احساسات صحبت کنید
وقتی فرزندتان از دوستانش ناراحت یا عصبانی بود در مورد مدیریت این هیجانات با او صحبت کنید . در مورد خود تنظیمی به او بگویید و اینکه در موقع ناراحتی چه کاری می تواند انجام دهد . این مهارت برای دوستیابی و حفظ دوستی ها ضروری است . به کودک کمک کنید که در خانه آرام شدن را تمرین کند برای مثال وقتی عصبانی شد به خودش این جملات را بگوید " من می توانم آرام بمانم " ، " من می توانم این کار را انجام دهم " ، " صحبت کن ، کتک نزن " ، " صبر کن ، بهترین کاری که می تونی الان انجام بدی چیه ؟ " و غیره . همچنین در مورد این مسئله با او صحبت کنید که وقتی مورد آزار قرار گرفت یا مسخره شد باید چه کاری انجام دهد و همچنین چگونه با دیگران مرز بگذارد .
در مهارت های اجتماعی ، الگوی خوبی برای فرزندتان باشید
در جهت آموزش دوست یابی به کودک ، یکی از مهارت های اجتماعی که او از آن برخوردار نیست را شناسایی کرده و سپس به او در بهبود آن کمک کنید . به عنوان مثال ، اگر فرزندتان در ابراز احساسات مشکل دارد می توانید با انجام آن در راهی سازنده به او کمک کنید یاد بگیرد احساساتش را بیان کند . برای مثال می توانید احساسات خود را بیان کنید : " وقتی به من میگی دوستت دارم خیلی خوشحال میشم " یا می توانید به او کمک کنید که احساساتش را نام گذاری کند : " غمگین شدی وقتی دوستت نخواست باهات بازی کنه ؟ " .
با کودک در این مورد صحبت کنید که دوست خوب چه ویژگی هایی دارد
برای آموزش دوستیابی به کودک ، به او کمک کنید که به دقت به رفتارهای بچه هایی که دوست دارد نگاه کند . می توانید این کار را به یک پروژه تبدیل کرده و پوستری تهیه کنید که کودک در آن با برچسب زدن ، این ویژگی ها را مشخص کند یا اینکه می توانید با همدیگر یک فهرست تهیه کنید . در مورد این ویژگی ها دائماً صحبت کنید و از او بخواهید هر وقت دوستانش را دید به این خصوصیات آن ها توجه کند . در مکالمات روزانه خود فرصت هایی برای صحبت در مورد دوستی پیدا کنید . برای مثال در این باره حرف بزنید که خودتان چه چیزهایی را در دوستانتان دوست داشته یا ندارید .
بازی نقش داشته باشید و از عروسک استفاده کنید
به منظور آموزش دوستیابی به کودک ، در مورد نشان دادن احساسات ، زبان بدن و کلماتی که باعث دوستی شده یا از آن جلوگیری می کند با فرزندتان صحبت کنید . برای این کار می توانید از عروسک استفاده کنید تا فرزندتان در آن احساس راحتی بیشتری داشته و بهتر همکاری کند . برای مثال اگر فرزندتان پرخاشگر است یا رئیس بازی در می آورد نقش آن را به عهده گرفته و کودک نیز می تواند نقش دیگری که خودش دوست داشته باشد بازی کند . در این صورت ، کودک متوجه تاثیرش بر رفتار دیگران از طریق بازی می شود .
اگر کودکتان خجالتی است نیز می توانید از این روش استفاده کنید تا فرزندتان متوجه شود چگونه با کنار کشیدن از دیگران ، دوستانش را از دست می دهد . همچنین می توانید مهارت های اجتماعی را این گونه به کودک یاد بدهید برای مثال با نمایش موقعیت های عادی می توانید به کودک چگونگی سلام دادن ، لبخند زدن ، تماس چشمی یا به اشتراک گذاشتن چیزها با دیگران را یاد دهید .
به شخصیت فرزندتان احترام بگذارید
بعضی از بچه ها ممکن است دوستان زیادی داشته باشند و برخی دیگر ممکن است برای احساس خوشبختی به دوستان زیادی احتیاج نداشته باشند . مهم است که قدردان خواسته ها و شخصیت فرزندتان باشید و از او حمایت کنید . حتی ممکن است یک کودک از خواهر یا برادرش برون گراتر باشد بنابراین آن ها را با یکدیگر مقایسه نکنید .
اگر فرزندتان با دوستانش دچار مشکل شد و در مورد آن با شما صحبت کرد فقط گوش دهید
اگر چنین اتفاقی افتاد به جای اینکه خیلی سریع به او بگویید چه کار کند تنها به حرف هایش گوش کنید و بعد از همدلی با او ، بپرسید که دوست دارد در این موقعیت چه کاری انجام دهد سپس در مورد عواقب و نتایج هر کدام از رفتارها با یکدیگر صحبت کنید . در این صورت کودک می تواند بهترین راه حل را انتخاب کرده و مهارت حل مسئله او نیز بهبود پیدا می کند .
تکنیک دور کردن فرزندتان از موبایل و تبلت
تکنولوژی بخشی از زندگی مدرن می باشد اما ممکن است شما را از کارهای دیگر دور کند. در هر صورت دور کردن کودک از موبایل می تواند تأثیر قابل توجهی در پیشرفتش داشته باشد. استراتژی هایی که در این مورد به شما کمک می کنند، شامل موارد زیر هستند:
1. شما هم درست رفتار کنید
به کار بردن عباراتی مثل :"همین که گفتم یا نباید روی حرف من حرف بزنی" و عبارت این چنینی اصلاً کارآمد نخواهد بود. معمولاً در چنین شرایطی خانواده ها بیشتر غر غر می کنند و سعی می کنند دلیل بیاورند که چرا کودک نباید از لوازمی مثل موبایل، لپ تاپ یا تلویزیون استفاده کند اما قطعاً کودک شما در اکثر مواقع به حرف های شما توجهی ندارد و کار خودش را انجام می دهد.
اولین مرحله این است که ببینید خودتان چقدر از موبایل استفاده می کنید. اگر خودتان هم بیشتر از زمانی که باید از موبایل استفاده می کنید، کودک تان هم این را متوجه می شود و از شما الگو برداری می کند. پس سعی کنید به دنبال تغییراتی برای خودتان باشید و استفاده از این لوازم را به حد متناسب و متعادل برسانید.
2. موبایل را وسیله ای برای پاداش و تنبیه نکنید
نباید موبایل را وسیله ای برای مجازات یا پاداش دهی کنید. دنیای مدرن به گونه ای است که کودکان ما بازی کردن با موبایل را بیشتر از بازی کردن در بیرون از منزل ترجیح می دهند اما شما نباید تن به خواسته های آن ها بدهید. زمانی که موبایل را وسیله ای برای پاداش یا تنبیه کنید، قطعاً ارزش آن برای کودکتان افزایش پیدا می کند.
3. یک برنامه بچینید که خودتان هم بتوانید به آن پایبند باشید
با کودک خود صحبت کنید. با یکدیگر محدودیت هایی را برای استفاده از موبایل تعیین کنید، مثلا می توانید سوالات این چنینی از او بپرسید:معمولاً دوست داری چه کارهایی با موبایل انجام دهی؟ آیا زمان هایی هست که ترجیح می دهی به جای هر کاری تلویزیون ببینی یا بازی ویدیویی انجام دهی؟ به نظرت استفاده از موبایل را باید چه زمان هایی ممنوع کنیم؟
زمانی که با کودک خود مشورت کردید و با یکدیگر به توافق رسیدید، قطعاً باید این قانون را رعایت کنید و در آن زمان هایی که اجازه ندارید، هر دو از موبایل استفاده نکنید. مثلاً هنگام صرف غذا، هنگام خواب، هنگام بازی های فیزیکی و غیره. در نتیجه با انجام این کار کودک شما زمان بیشتری دارد تا به انجام کار های دیگری بپردازد.
هدف اصلی ما این است که کودک نسبت به انتخاب هایش مخصوصاً در مورد استفاده از موبایل آگاهانه تر رفتار کند و بتواند ابزارهای دیگری را جایگزین آن کند که برایش فواید بیشتری دارند.
4. کودک خود را تشویق کنید تا کاری را انجام دهد که آن را دوست دارد
زمانی که کودک موبایل را کنار می گذارد، اکنون زمان سرگرمی واقعی است. فعالیت فیزیکی قطعاً لذت بیشتری از انجام هر کار دیگری برای کودک دارد. فقط باید کودک تان را تشویق کنید که علاقه های واقعی خود را بشناسد. مثلاً دوچرخه سواری، اسکیت سواری، اسکی، شنا یا بازی گلف می تواند تجربه لذت بخش تری برای کودک باشد؛ به شرطی که امکان شناخت علاقه را به او بدهید. انجام این کار به کودک کمک می کند که با ورزش هم میانه ی بهتری پیدا کند. احتمالاً از لحاظ فیزیکی فعال تر می شود و انجام فعالیت فیزیکی به بخش ضروری زندگی او تبدیل خواهد شد.
5. هر دو به سرگرمی های او بپردازید
خودتان هم موبایل را کنار بگذارید و وارد سرگرمی های او شوید. بازی کردن با کودک یک راه عالی برای احساس نزدیک تر شدن به او است و در نتیجه می توانید در کنار هم خاطرات زیبایی را رقم بزنید. سپری کردن زمان در کنار خانواده باعث می شود که همه اعضای خانواده برای فعالیت بیشتر در خانه آماده باشند.
6. استفاده از موبایل در ماشین را ممنوع کنید
با لحاظ آسیب هایی که استفاده از گوشی موبایل و تبلت در خودروی در حال حرکت به چشم وارد میکند تا حد ممکن فرزندتان را از این عادت یعنی استفاده از گوشی تلفن همراه داخل ماشین دور کنید و تعیین کنید که هیچ کس حق استفاده از موبایل را داخل خودرو ندارد به جز مواقع ضروری و تماس.
یکی از مشکلات نوجوانان ذهنیت منفی آنها در ارتباط با بزرگسالان است. آنها تصور میکنند که همیشه با آنها سر جنگ دارید؛ بنابراین در برخورد با بزرگسالان اغلب در حالت تدافعی هستند و در ذهنشان پیشداوری منفیای وجود دارد که میگوید: «بیفایده است، آنها تو را درک نمیکنند، آنها حرفت را نمیپذیرند و در آخر هم از دستت ناراحت میشوند.» این پیشداوری منفی باعث میشود در ارتباط با بزرگسالان احساس حقارت کنند که این نیز بهنوبهی خود دردسرهای بیشتری درست میکند.
اگر میخواهید به فرزندتان کمک کنید که از این پیشداوری منفی دست بردارد هنگام صحبت با او از جملاتی مثل «درکت میکنم» بیشتر استفاده کنید. مجبور نیستید که دربارهی هرچیزی با آنها موافق باشید اما میتوانید درکشان کنید. استفاده از این عبارت به نوجوانتان کمک میکند تا بین «درک کردن» و «موافق بودن» فرق بگذارد و به شما نیز کمک میکند تا به ایدهها، افکار و احساسات فرزندتان احترام بگذارید. این عبارتها مثل بومرنگ عمل میکند، مطمئن باشید که بازخورد مثبتش به خودتان برمیگردد. اگر فرزندتان کاری مخالف میل شما انجام داد و برایتان سخت بود به او بگویید که درکش میکنید، به او بفهمانید احساسی را که نسبت به آن عمل دارد درک میکنید.
سعی کنید در بیان عقیدهی خود دربارهی عملکرد فرزندتان کمی تأمل کنید. اگر در ارتباط با او به مشکلی برخوردید، از خودتان بپرسید: «چطور میتوانم سؤالم را بپرسم که احساس نکند سرزنشش میکنم.» ما معلمها معتقدیم که در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سبک تدریسمان باید همسو با سبک یادگیری آنها باشد. شما نیز بهعنوان مادر و پدر باید متناسب با سبک تربیتیتان به همین شیوه عمل کنید.
وقتی به فرزندتان دستور میدهید کاری را انجام بدهد، در واقع به فکر و احساسش در رابطه با کاری که فکر میکند درست است احترام نمیگذارید. اگه میخواهید فرزندتان را نسبت به انجام کاری متقاعد کنید بهجای دستور دادن، خواستهتان را بهصورت سؤالی مطرح کنید. مثلا: «نسبت به انجام این کار چه حسی داری؟» خیلی بهتر از این است که بگویید «باید این کار را انجام بدی.» «دربارهی کلاسهای فوقبرنامهی بعد از مدرسه نظرت چیه؟» خیلی بهتر از گفتن این است که «باید کلاسهای فوقبرنامه رو بگذرونی.» «چه احساسی داری از اینکه نمرهی کمی توی ریاضی گرفتی؟» خیلی بهتر از این است به او یادآوری کنید که هزینههای تحصیلش را بهسختی میپردازید. سؤالات گزینههای بهتری را در اختیار نوجوان قرار میدهد. سؤال پرسیدن یکی از بهترین راههایی است که مسئولیت پذیری را به فرزندتان یاد میدهد. اگر سؤال پرسیدن برایتان سخت است، آنچه را میخواهید بگویید بنویسید و سپس آنها را به شکل سؤالی ویرایش کنید. حواستان به لحن سؤال پرسیدن هم باشد چون خیلی روی جوابی که قرار است بگیرید تأثیر میگذارد.
برای رفتار با نوجوانان پاداش را فراموش نکنید. پاداش، نتیجهی بهتر و سریعتری از تنبیه دارد و باعث میشود نوجوان احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد. وقتی ما از دست فرزندمان بابت انجام ندادن تکالیفش ناراحت هستیم تنبیه جواب نمیدهد. اتفاقا فرزندتان به خاطر پیشداوری منفیای که دارد منتظر همین تنبیه از طرف شماست. پس دست نگه دارید. بیشتر روی نقاط قوتش تمرکز کنید و به او پاداش بدهید. به جای اینکه فرزندتان را بهخاطر گرفتن نمرهی کم در ریاضی سرزنش کنید یا اجازه ندهید با دوستانش بیرون برود، بهخاطر کارهای خوبی که انجام میدهد به او پاداش بدهید. وقتی مسئولیتپذیری او را میبینید یا وقتی نمرهی خوبی در ریاضی میگیرد به او پاداش بدهید، رفتار محبتآمیز داشته باشید و او را ببوسید.
وقتی که فرزندتان بیشتر از پول توجیبیاش خرج میکند، بهجای اینکه با نپرداختن هزینهی موبایلش او را تنبیه کنید بهدنبال فرصتهایی باشید که به او پاداش بدهید مثل وقتیکه دخلوخرجش را تنظیم یا پسانداز میکند. به جای عصبانی شدن از نوجوانتان بابت انجام ندادن کاری که دوست داشتید عملی کند، وقتی حرفگوشکن میشود او را به سینما ببرید و لحظات خوشی را برایش خلق کنید.
وقتی حرف از پاداش به میان میآید بیشترِ والدین فکر میکنند منظور فقط پول و هدیه است. اما در حقیقت زمانی که برای فرزندتان صرف میکنید، پختن غذای مورد علاقهاش، بیان کلمات محبتآمیز در برخورد با او و حتی در آغوش گرفتنش هم پاداش است. البته اگر وضع مالیتان خوب است، بد نیست دست به جیب هم بشوید!
کی از پرتکرارترین شکایتهای نوجوانان «نه گفتن» همیشگی پدر و مادرهاست. من هم تجربهی مشابهی دربارهی پدرم دارم. هرچیزی که از او میخواستم میگفت «نه» و بعد دعوا شروع میشد. رفتن به خانهی دوستم، خریدن شلوار جین، رفتن به گردش علمی مدرسه و … همهی اینها مقدمهی یک دعوای حسابی بود. پدر من «نه» میگفت اما منظورش از «نه»، «من را متقاعد کن» بود. آنقدر التماس میکردم که در نهایت دست از خواستهام میکشیدم. از آن به بعد اگر به چیزی نیاز داشتم یا مشکلی برایم پیش میآمد سعی میکردم به پدرم نزدیک نشوم.
بهعنوان پدر و مادر، شما باید میدان عملتان را انتخاب کنید. اگر شما به هر درخواست نوجوانتان «نه» بگویید، در واقع بین خودتان و او دیوار بلندی میکشید و او را از خود دور میکنید. اجابت اکثر خواستههای فرزندتان مشکلی پیش نمیآورد. اگر نوجوان شما برای رفتن به خانهی دوستش اجازه میگیرد، نشان بدهید خوشحال هستید که قرار است زمان خوشی را سپری کند. اگر میخواهد چیز جدیدی بخرد به او بگویید دیگر وقتش رسیده بود که کفش نو داشته باشد. اگر نوجوان شما درخواستی دارد که شما با انجامش زیاد موافق نیستید، به او بگویید نیاز دارید در موردش فکر کنید. اگر به انجام کاری رضایت میدهید مطمئن شوید که موافقت شما شرطی نیست. چنانچه در مواجهه با درخواست نوجوانتان بگویید: «اجازه داری انجامش بدی به شرط اینکه …» این عبارت مثل این است که بگویید: « بله،…اما نه.» اینگونه اجازه دادنها نه برای شما و نه برای فرزندتان نتایج خوشایندی ندارد. اگر دربارهی عملکرد فرزندتان نگران هستید دلواپسیهایتان را رو در رو با او در میان بگذارید.
اگر انتظار دارید رفتار فرزندتان با شما محترمانه باشد باید متقابلا احترامش را حفظ کنید. بچهها با طرز برخورد خوب شما به موفقیتهای چشمگیری در جامعه میرسند. بهتر است دوستان، معلمها و دیگر بزرگسالانی که با نوجوان شما در ارتباط هستند مؤدب باشند. به این منظور باید پیش از دورهی نوجوانی به فرزندتان در دوستیابی کمک کنید. اگر دوست دارید فرزندتان با بزرگسالان رابطهی موفقی برقرار کند، در برخورد با آنها از کلمات «لطفا» و «متشکرم» زیاد استفاده کنید.
وقتی بابت کمکی که به شما میکند از او تشکر کنید، به او یاد میدهید که قدرشناس باشد و محترمانه با شما رفتار کند. حواستان باشد پیامهایی جز به زبان محترمانه به نوجوانتان منتقل نکنید.
«عشق همهی آن چیزی است که نیاز داریم.» این عبارت را خیلی شنیدهایم و به آن باور داریم. خیلی از پدر و مادرها میگویند: «خُب معلومه ما بچهمون رو دوست داریم.» اما فراموش میکنند که شنیدن مکرر «دوستت دارم» معجزه میکند. همهی ما به احساس عشق نیاز داریم. دوست داشته شدن، اعتماد به نفسمان را در روابط، محیط کار و زندگی بالا میبرد.
بنابراین سعی کنید دفعات ابراز عشق به فرزندتان را افزایش بدهید. متأسفانه ابراز محبت در دورهی نوجوانی کاهش مییابد، کمتر آنها را در آغوش میگیریم و فراموش میکنیم که هنوز هم مثل دوران کودکیشان به آغوش ما نیاز دارند. نوجوانتان را هر روز ۱۲ بار به آغوش بکشید و به او اطمینان بدهید که هیچ روزی بدون ابراز عشق به او نمیگذرد. برای ابراز محبت به نوجوانتان عبارتهای زیر مؤثرند:
تجربه جزء لاینفک زندگی نوجوان است. نتایج تحقیقی که روی هوش هیجانی انجام شده است نشان میدهد نوجوانان انگیزهی طبیعی برای امتحان کردن کارهای جدید دارند. آنها به کارهایی دست میزنند که به نظر غیرممکن میآید و بعد از مدتی هم از آن دست میکشند. متأسفانه بچهها هرقدر بزرگتر میشوند تمایلشان به تجربهی کارهای جدید کمتر میشود. نقش اساسی والدین در دورهی نوجوانی برجستهتر است. نوجوانتان را تشویق کنید از رسیدن به هدفش دست نکشد و راه دیگری را برای رسیدن به هدف امتحان کند. به او یاد بدهید ممکن است شما به عنوان پدر و مادرش راهحل را ندانید، اما مطمئنا میدانید که تسلیم شدن به این معنی است که هیچوقت راهحل را پیدا نخواهد کرد. از موفقیتهای قهرمانان محبوبش تعریف کنید و به او یادآوری کنید که شجاعت به معنی انجام دادن کارهای خطرناک و احمقانه نیست، بلکه به معنی مصر بودن دربارهی آن چیزی است که به آن باور دارد، حتی اگر انتخاب نشود، برنده نشود یا مجبور بشود بیشتر از دیگران کار کند. به فرزندتان یاد بدهید که نتیجه مهم نیست، همین که وظیفهاش را به نحو احسن انجام بدهد عالی است. به او بیاموزید که به انجام تکالیفش در طول سال توجه کنند نه به نمرههای نهایی آخر سال. به او یادآوری کنید که بعد از اتفاقی ناخوشایند چیزی از دست نداده است، بلکه عاقلتر شده و بیشتر از قبل میداند. به او کمک کنید تا «تسلیم شدن» را از فرهنگ لغتش حذف کند.
همهی ما تحسین شدن را دوست داریم و این امری طبیعی است، هرچند بهتر است این احساس خوشایند را از درونمان دریافت کنیم و برای افتخار به خودمان به تأیید دیگران نیاز نداشته باشیم. همهی ما دوست داریم دست یاری کسانی را بفشاریم که به ما افتخار میکنند و اظهار میکنند که شگفتانگیز و موفق هستیم. بنابراین خیلی مهم است که بر جنبههای مثبت اعمال و رفتار نوجوانتان تأکید کنید و به او کمک کنید خوبیهایش را ببیند. به او بگویید که واقعا منحصربهفرد است. متأسفانه بعضی از والدین به این دلیل که خودشان هیچوقت از والدینشان محبت دریافت نکردهاند خجالت میکشند عشق و علاقهی خود را به نوجوانشان ابراز کنند. مثلا پدر من فقط وقتی که حضور نداشتم از من تعریف میکرد. وقتی بهطور اتفاقی شنیدم که پیش دوستش از من تعریف میکند کلی ذوق کردم؛ حالا فکر کنید اگر مستقیما تحسینم میکرد چه میشد. تحسین کردن فرزندتان باید در راستای علایق او باشد، مثلا اگر به آواز خواندن عشق میورزد، فقط کافی است وقتی در حال آواز خواندن است به او بگویید: «کمی بلندتر بخوان.»
قبل از اینکه به رختخواب بروید از خود بپرسید آیا امروز فرزندتان را از محبت سیراب کردید. اگر جوابتان منفی است هنوز هم دیر نشده است. حتی اگر خواب باشد، برایش نامهای محبتآمیز بنویسید تا وقتی صبح بیدار میشود غافلگیرش کنید.